نوشته شده توسط : ابراهیم و حسین عبدی

 

ازخلق مشتری تا جلب رضایت مشتری

 

رسیدن به یک هدف مشترک-موفق باشی

 

ازخلق مشتری تا جلب رضایت مشتری

تشکیلات تجاری مجموعه ای از کسانی است که برای رسیدن به یک هدف مشترک ،یعنی خلق مشتری و نگهداری آن ، دور هم گرد می آیند .  سازمان و تشکیلات تجاری زمانی شکل می گیرند که جلب رضایت مشتری از عهده یک شخص واحد برنمی آید .



:: برچسب‌ها: خلق مشتری و نگهداری آن , موفقیت شرکت شما , افزایش کارکنان سبب افزایش مشتریانی شود ,
:: بازدید از این مطلب : 665
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 آذر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ابراهیم و حسین عبدی

 

ارزشمندترین دارایی تان ،توانایی شما برای کسب درآمد است

 

دارایی و توانایی شما-موفق باشی

 

ارزشمندترین دارایی تان ، توانایی شما برای کسب درآمد است . دارایی چیزی است که مقدار منظم و قابل پیش بینی پول نقد به همراه دارد

احتمالاً توانایی شما برای کسب درآمد ، باارزش ترین دارایی شماست .

توانایی شما برای کارکردن ، تولید کردن و پول درآوردن با به کارگیری ذهن و جسم خود در این اقتصاد رقابتی ، سالانه دهها هزار دلار برای شما به همراه دارد . امکان دارد تمام مایملک خود را ازدست بدهید ، ولی تا زمانی که  بهتری دارایی یعنی توانایی کارکردن را دارید ، می توانید از داشتن یک زندگی با استانداردهای بالا لذت ببرید .

یک عمر طول کشیده است تا به جایی که هم اکنون هستید ، برسید . بااین حال ، توانایی و دارایی شما دارای استهلاک است . درست همانند ماسین یا هردو وسیله دیگر . شما باید همواره توانایی شما دارای استهلاک است . درست همانند ماشین یا ه روسیله دیگر . شما باید همواره  توانایی خود را حفظ کرده و آن را ارتقا دهید تا همچنان رد سطح بالایی از



:: برچسب‌ها: باارزش ترین دارایی , به کارگیری ذهن و جسم خود , ارتقای سطح مهارت خود ,
:: بازدید از این مطلب : 674
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 آذر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ابراهیم و حسین عبدی

 

اجازه ندهید تمام زندگی تان وابسته به یک عنصر باشد

 

ایده آل- موفق باشی

 

زندگی ایده آل

زندگی شما از جنبه های مختلفی ترکیب یافته است . روی یک جنبه زندگی تان  به اندازه ای که نتوانید خوشایندی را تجربه کنید تمرکز نکنید . چنانچه آن عرصه مغشوش و در هم  و برهم شده است ، آن می تواند همه فکرتان را به خود مشغول کند ، و لذت هر چیز دیگر –  چیزهایی که شما به نوعی به آن عشق می ورزید را فرونشانی کند .

آیا شما هر دلاری که داشتید را در سهام یک شرکت سرمایه  گذاری می کردید ؟



:: برچسب‌ها: سرمایه گذاری کنید , رضایت خانوادگی , شادی با زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 657
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 آذر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ابراهیم و حسین عبدی

 

تعریف برند و مدیریت برند از دید بازاریابی و فروش

 

تعریف برند

طبق تعریف انجمن بازاریابی امریکا، مارک، برند’ یا نمانام، (به انگلیسی: Brand) یک نام، عبارت، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که مشخص‌کنندهٔ خدمات یا فروشندهٔ محصولی خاص باشد که به وسیلهٔ آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز می‌گردد. عنوان قانونی برای برند، نشان تجاری است.

 برند مجموعه گره‌های ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیت‌هایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده‌است. تداعی معانی پیوند دادن تصاویر و نشانه ها با برند یا مزایا و فواید یک برند است. این مزایا یا فواید برند است که مبنای تصمیم گیری برای خرید آن واقع خواهد شد.



:: برچسب‌ها: برند , برندسازی , مدیریت برند , هویت برند , تنطیم برندو ,
:: بازدید از این مطلب : 1878
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 آذر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ابراهیم و حسین عبدی

 

امید و زندگی

 

امید و زندگی

 

ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ موش ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻫﯽ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺁﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻦ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻥ، ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﻮﻧﺴﺘﻦ ﺩﻭﺍﻡ ﺑﯿﺎﺭﻥ 17 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻮﺩ .
ﺳﺮﯼ ﺩﻭﻡ ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ 17 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﻮﻧﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ، ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ 17 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻧﺠﺎﺗﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻥ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺭﻭ ﻧﻔﺲ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ .
ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺍﻡ ﺁﻭﺭﺩﻥ؟ 26 ﺳﺎﻋﺖ !!!
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﮐﻪ ﻋﻠﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ همستر ﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎﺩﺳﺘﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺭﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺗﻮﻧﺴﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺍﻡ ﺑﯿﺎﺭﻥ .
ﺍﻣﯿﺪ، ﻗﻮﻩ ﻣﺤﺮﮎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ.



:: برچسب‌ها: امید و زندگی ,
:: بازدید از این مطلب : 603
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 دی 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ابراهیم و حسین عبدی

دیوار باور

دیوار باور

 

 

روزی دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد.
او یک آکواریوم ساخت و با قرار دادن یک دیوار شیشه‌اى در وسط آکواریوم آن ‌را به دو بخش تقسیم ‌کرد.
در یک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش دیگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود.
ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى دیگرى نمى‌داد.
او براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سویش حمله برد
ولى هر بار با دیوار نامرئی که وجود داشت برخورد مى‌کرد،
همان دیوار شیشه‌اى که او را از غذاى مورد علاقه‌اش جدا مى‌کرد
پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله و یورش به ماهى کوچک دست برداشت.
او باور کرده بود که رفتن به آن سوى آکواریوم و شکار ماهى کوچک، امرى محال و غیر ممکن است!
در پایان، دانشمند شیشه ی وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت..
ولى دیگر هیچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آن‌سوى آکواریوم نیز نرفت !!!
میدانید چـــــرا ؟
دیوار شیشه‌اى دیگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در ذهنش دیوارى ساخته بود
که از دیوار واقعى سخت‌تر و بلند‌تر مى‌نمود و آن دیوار، دیوار بلند باور خود بود !
باوری از جنس محدودیت ! باوری به وجود دیواری بلند و غیر قابل عبور ...!

 



:: برچسب‌ها: دیوار باور ,
:: بازدید از این مطلب : 731
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 دی 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ابراهیم و حسین عبدی

 

سخاوتمند بودن پول نمی خواهد

 

بخشش

 

 

این داستان از زمان انتشار تاکنون انسانهای زیادی را متحول کرده است و الهام بخش افراد بسیاری گشته ،فیلم سه دقیقه ای ماجرای واقعی را که در تایلند اتفاق افتاده روایت می کند ماجرا از زمانی شروع شد که پسری در حال دزیدن دارو از مغازه گیر می افتد و زن فروشنده با او درگیر می شود ولی مغازه روبروی آن که صاحبش یک مرد سوپ فروش بود و با دخترش کار می کرد وقتی ماجرا را را دید نزدیک می آید و از پسر سوال می کند و می گوید چرا این دارو را دزدیدی و پسر می گوید مادرم بیمار است و دارو را برای وی می خواهم و بعد از شنیدن حرف پسر ، مرد سوپ فروش مبلغ دارو را می پردازد و بعد از آن به پسر یک مقدار سوپ گیاهی می دهد تا پسر برای مادر ش به خانه ببرد . و از این ماجرا بیش از سی سال می گذرد و مرد سوپ فروش همیشه به نیازمندان کمک می کرد تا  اینکه یک روز هنگام کار مرد حالش بد می شود و راهی بیمارستان می شود و در بیمارستان بستری می شود و مدت زیادی برای معالجه در بیمارستان می ماند تا درمان شود ولی هنگام ترخیص و تسویه حساب با بیمارستان دختر پیرمرد متوجه می شود. که هزینه بیمارستان بسیار زیاد می شود وآنها توانایی پرداخت آن را ندارند .دختر پیر مرد بسیار غمگین می شود و می داند که توانایی پرداخت این مبلغ سنگین را ندارند .و مغازه را برای فروش فوری به حراج می گذارد .دختر پیرمرد  پیش رئیس بیمارستان می رود و از ریس بیمارستان کمک می خواهد و مشکلات خود را برای وی تعریف می کند . و دختر به پیش پدر برمی گردد و شب را در کنار پدر در بیمارستان می ماند فردا که از خواب بیدار می شود می بیند فاکتور هزینه های بیمارستان زیر دست وی قرار گرفته است و تمامی هزینه های آن حساب شده است و متنی که در زیر آن با دست خط رئیس بیمارستان نوشته شده بود (سی سال پیش کل هزینهای بیمارستان حساب شده است )، من همان پسری هستم که وقتی فقیر بودم و مادرم مریض بود و پول برای درمان مادرم نداشتیم مجبور شدم دست به دزدی از داروخانه بزنم شما آن را حساب کردید .



:: بازدید از این مطلب : 808
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 آذر 1388 | نظرات ()

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 7 صفحه بعد